آهنگ گل ارکیده فرامرز اصلانی
شاخه ای تکیده ؛ گل ارکیده با چشمای خسته ؛ لبهای بسته
غم توی چشماش آروم نشسته شکوفه شادیش از هم گسسته آه
آشنای درده ؛ خورشیدش سرده ؛ تو قلب سردش غم لونه کرده
مهتاب عمرش در پشت پرده ؛ هر ماه سالش پائیز سرده آه
دستای ظریفش تو دست مادر ؛ پیکر نحیفش چون گل پرپر از محنت و درد آروم نداره ؛
سایه سیاهی رو بخت شومش ؛ ارکیده تنهاست زیر هجومش طوفان درد پایون نداره...
دست من و تو می تونه با هم قصری بسازه با رنگ شبنم
شکوفه ای که غمگین و سرده ؛ گل ارکیدست نمیره کم کم
بیا نذاریم گل ارکیده ؛ گلی که چهرش پاک و سپیده
که توی پائیز شاخه ایی بیده ؛ بهار ندیده ؛ بمیره کم کم
دستای ظریفش تو دست مادر ؛ پیکر نحیفش چون گل پرپر از محنت و درد آروم نداره ؛
سایه سیاهی رو بخت شومش ؛ ارکیده تنهاست زیر هجومش طوفان درد پایون نداره...